داشبورد تیم های لیگ جت خراسان رضوی
داشبورد تیم ها
بوم های تفکر نقاد
مستند نگاری تیم ها
تمرین فهم روایت
محصولات روایی
تعداد کل تیم ها: 2773
تیم روشنگر
0
0
نام شهر:
گلبهار
نام مجموعه:
پروین اعتصامی
نام تیم:
روشنگر
کد تیم:
20965
مفهوم
کلان روایت
پیشرفت ایران
پیام
(تصویر ذهنی مطلوب)
علی رغم تمام محدودیت ها و دشمنی ها، ایران در عرصه های مادی و معنوی پیشرفت کرده است.
هدف:
(چرا می خواهیم روایت کنیم؟)
مقابله با روایت دشمن که به دنبال ایجاد تصویری است که ایران و نوجوان ایرانی نه چیزی هست و نه چیزی خواهد شد.
مضامین:
مضامین پیشرفت مادی: پیشرفت علمی، پیشرفت نظامی، پیشرفت صنعتی و ...
مضامین پیشرفت معنوی: نوع دوستی، امنیت، تحکیم خانواده، دینداری و ...
سوژه
کشف و انتخاب سوژه:
درباره چه چیزی می خواهیم روایت کنیم؟ شرح دهید:
درباره خانم گلبهار حیاتی
مخاطب
مخاطب هدف
چه کسانی مخاطب هدف روایت هستند؟ مخاطب هدف را توصیف نمایید:
خانم ها و نوجوانان
روش
رویداد
موقعیت، زمان و مکان خلق روایت را شرح دهید:
مشهد مقدس
قالب روایت
یکی از چهار قالب ذیل را انتخاب نمایید:
متن کوتاه
توزیع و انتشار
کانال های توزیع و بستر انتشار روایت خود را شرح دهید:
گوگل و یوتیوب
خرده روایت
شرح و پرداخت روایت
شامل زاویه دید، فضاسازی و پرداختن به جزئیات، شخصیت پردازی و ... شرح کامل دهید:
از زبان خود خانم گلبهار حیاتی: مدت بیست ساله که کار هنری انجام میدم نقاشی ، کلاژ ، کلاژ پارچه وهر چیزی که دور ریخته شده باشه من اون تبدیل میکنم به ارزش افسوده جدیدا کارهایی انجام دادیم که با پارچه پارچه هایی که دور ریخته میشه به خرده های پارچه تبدیل میشه البته با قیچی . هنر برای من یک احساسه کلاژ برای من یک احساسه احساس زندگی به من روح میده روحم رو جلا میده خوشحالم که دارم این کارو ادامه میدم و شاگردان بسیار زیادی دارم و شاگردان بسیار زیادی پرورش دادم در نمایشگاه های زیادی شرکت کردم از جمله اسپانیا ، مجارستان ، فرانسه ، هلند ، ایتالیا ، قزاقستان و .. اخرین نمایشگاهی که رفتم سال 2019 بود در جشنواره بین المللی بود که شرکت کردم باعث افتخار و توانمندی زن ایرانی رو به نمایش گذاشتم . ابزار هایی که در کلاژ استفاده میشه : قیچی، قلم مو ، پنس ، کاردک و چسبی هست که خودم ساختم .خانم حیاتی اهل آبادان است همان جایی که مردم خون گرم و البته صبوری دارد . پدرش در شرکت نفت کار میکرد و مادرش خانه دار بود . سوم دبیرستان بود که جنگ شروع شد باور دارد که این اتفاق زندگی و سرنوشت مردم جنوب را تغییر داد او و خانواده اش نیز برای زندگی به شیراز نقل مکان میکنند بیست پنج سالگی با همسرش ازدواج میکند و انگار قرار بود تقدیرش در شهر دیگری برایش رقم بخورد بازهم باید محل زندگی اش را عوض میکرد و در مشهد ساکن میشد از زبان خانم گلبهار حیاتی( زندگی مشترکمان را شروع کردم روز های سختی را گذراندم زیرا در این شهر کسی را نداشتم و تنها بودم خانواده ام دور بودند و اسان نبود که خودم را با این شرایط وقف دهم اما بعد از اینکه دختر و پسرم به دنیا آمدند از همسرم خواستم به من نقاشی یاد دهد با وجود رسیدگی به کار ها دو بچه و خانه داری نقاشی سخت بود اما شب ها که بچه هام میخوابیدند برای نقاشی تمرین میکردم میخواستم حافظ محیط زیست باشم با خودم گفتم اگر میخواهم حافظ محیط زیست باشم باید همان چیزی را که در سطلل زباله ریخته میشود به ارزش افزوده تبدیل کنم اولین اثری که خلق کردم آرامگاه خیام و بعد از آن تخت جمشید بود نسبت تکه پارچه های درشت تری در آن به کار بردم و به مرور پارچه ها ریز تر شد . بدون همایت همسرم موفقیت و تلاش من به نتیجه نمیرسید او همیشه از من حمایت کرد و هرجا که سرخورده میشدم به من امید میداد