شامل زاویه دید، فضاسازی و پرداختن به جزئیات، شخصیت پردازی و ... شرح کامل دهید:

شب بیست و دوم ماه رمضان بود با چند تا از بچه ها راهی مسجد شدیم خیلی دلمون گرفته بود بعد از نماز نشستیم و به صحبت های حاج آقا گوش دادیم سخنرانی ها خیلی رومون اثر گذاشت حاج آقا میگفتش که:نذورات اثر گذار ترین بخش زندگی شماست همون موقع به فکر فرو رفتم بعد از سخنرانی به بچه ها پیشنهاد دادم که گروه جهادی تشکیل بدیم و از طریق کمک های مردمی تغزیه هایی رو برای نیازمندان و عموم مردم در نظر بگیریم بچه ها قبول کردند و بعد از درمیون گذاشتن با حاجی مسجدمون شروع به کار کردیم برای اولین بار تصمیم گرفتیم از پس انداز هامون کمک بگیریم هر کدوم از بچه ها هزینه رو تقبل کردند و ظروفی که نیاز بود رو تهیه کردند قرار شد برای شب بیست و سوم ماه رمضان غذایی رو تهیه کنیم از بعد از ظهر رفتیم پایگاه بسیج و شروع به کار کردیم تقریبا تا شب غذا ها آماده شد در حین درست کردن غذا شور و شوقی رو که بچه ها داشتن کاملا حس میشد بعد از دعای جوشن کبیر به سمت مساجد حرکت کردیم افرادی که از مسجد می اومدن بیرون و خسته بودند رو میهمان کردیم به سفره ی امیرالمومنین بعد اون روز ها شماره کارتی رو در کانال ها و سطح شهر منتشر کردیم تا مردم جهت کمک به نیازمندان هزینه ای رو واریز کنند