عنوان: آسمان خونی کرمان(حادثه کرمان) موضوع انتخابی: حادثه تروریستی کرمان ویژگی های روایت انتخابی: قصه داربودن_زاویه دید داشتن
در راه کرمان برای رفتن به سالگرد حاج قاسم بودیم.وقتی که به کرمان رسیدیم خیلی ذوق داشتم من تعریف کرمان و مردم آنجا را بسیار شنیده بودم،مردمی بسیار خونگرم و مهربان هستند و تمامی این صفات خوب را از آنها به چشم خود دیدم و آن حرف ها از شهر کرمان و مردم آن مثل واقعیت بود.
خسته بودیم و به سوی هتل جهانگردی در کرمان که بسیار هتل مجللی بود رفتیم .در آنجا کمی استراحت کردیم،مادر و پدرم خسته بودند و غرق خواب شدند ولی من برای رفتن به مکان های دیدنی کرمان مثل بازار کرمان،باغ شاهزاده ماهان و همچنین مرقد حاج قاسم لحظه شماری می کردم.مادر و پدر که از خواب بیدار شدند،همگی آماده شدیم و به سوی بازار کرمان راه افتادیم.وای چقدر دیدن خیابان های این شهر دل انگیز و آرامش بخش است.ما در بازار کرمان کلی خرید کردیم و سوغاتی های بسیار خوشمزه ای خریدیم.از ماشین پیاده شدیم تا کمی در خیابان های کرمان قدم بگذاریم تا بعد به سوی حاج قاسم برویم.
ناگهان صدایی بلند همراه با جیغ مردم یک دفعه بلند شد.آن صدای بلند و وحشتناک همراه با دود حواس مردم را به خود جلب کرد،تمام مردمی که آنجا بودند به سمت دود دویدند،در چشمانشان نگرانی و ترس دیده می شد.هیچ کس نمی دانست چه اتفاقی افتاده و آن صدا و آن دود برای چیست؟
مادر مرا صدا زد و گفت:بیا سوار ماشین شویم و به هتل برگردیم.
وارد اتاق در هتل شدیم،پدرم به سرعت تلویزیون را روشن کرد،زیرنویس شبکه خبر از یک بمب گذاری و کشتار چندتن از مردم شهر کرمان گفت و تصاویری که از بمب گذاری پخش می کرد مرا به گریه انداخت.با خودم گفتم که گناه هموطنانم چست؟
آنها به خاطر سالگرد شهید دل ها به خیابان ها آمدند تا ثابت کنند که به این دلاوری و شجاعتش افتخار می کنند و همیشه به یادش هستند و خواهند ماند .من به مردم شهر کرمان افتخار می کنم. نقاط قوت و ضعف روایت: نقات قوت:مردم برای سالگرد حاج قاسم به خیابان ها آمدند
نقات ضعف:زیر سوال بردن امنیت نظام،نقطه قوت جمهوری اسلامی ایران را به عنوان نقطه ضعف تبدیل کنند