داشبورد تیم های لیگ جت خراسان رضوی
داشبورد تیم ها
بوم های تفکر نقاد
مستند نگاری تیم ها
تمرین فهم روایت
محصولات روایی
تعداد کل تیم ها: 2773
تیم فدائیان رهبر
0
2
نام شهر:
گناباد
نام مجموعه:
پایگاه مقاومت بسیج فاطمیه بیلند
نام تیم:
فدائیان رهبر
کد تیم:
11533
مفهوم
کلان روایت
پیشرفت ایران
پیام
(تصویر ذهنی مطلوب)
علی رغم تمام محدودیت ها و دشمنی ها، ایران در عرصه های مادی و معنوی پیشرفت کرده است.
هدف:
(چرا می خواهیم روایت کنیم؟)
مقابله با روایت دشمن که به دنبال ایجاد تصویری است که ایران و نوجوان ایرانی نه چیزی هست و نه چیزی خواهد شد.
مضامین:
مضامین پیشرفت مادی: پیشرفت علمی، پیشرفت نظامی، پیشرفت صنعتی و ...
مضامین پیشرفت معنوی: نوع دوستی، امنیت، تحکیم خانواده، دینداری و ...
سوژه
کشف و انتخاب سوژه:
درباره چه چیزی می خواهیم روایت کنیم؟ شرح دهید:
فعالیت های موکب دختران حسینی
مخاطب
مخاطب هدف
چه کسانی مخاطب هدف روایت هستند؟ مخاطب هدف را توصیف نمایید:
عموم بانوان و دختران روستای بیلند و روستاهای اطراف و شهرستان گناباد
روش
رویداد
موقعیت، زمان و مکان خلق روایت را شرح دهید:
موکب دختران حسینی ، روستای بیلند محرم سال 1402
قالب روایت
یکی از چهار قالب ذیل را انتخاب نمایید:
متن کوتاه
توزیع و انتشار
کانال های توزیع و بستر انتشار روایت خود را شرح دهید:
عموم بانوان و دختران نوجوان دورهمی های دخترانه جمع های خانوادگی
کانال و گروه های رسانه بیلند شریعت نامه و آموزش و پرورش گناباد
خرده روایت
شرح و پرداخت روایت
شامل زاویه دید، فضاسازی و پرداختن به جزئیات، شخصیت پردازی و ... شرح کامل دهید:
گفتند کارتان، همه گفتیم نوکریم چون بار عشق را به سر شانه می بریم ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد اما به لطف روضه ی ارباب بهتریم می خوام از یه گروه دغدغه من براتون صحبت کنم... 10 روز به محرم بود که تصمیم گرفتیم یک کار متفاوت دخترونه انجام بدیم با کلی فکر و تصمیم گیری و نظرهای متفاوت به این نتیجه رسیدیم که 10 روز اول محرم را اختصاص بدهیم به عزاداران اباعبدالله و به آنان خدمت کنیم تصمیم گرفتیم برای اولین بار در روستایمان موکبی راه بیندازیم مخصوص بانوان و دختران این موکب اختصاص داشت به بانوان و دختران از همان لحظه اول با شگفتی و خوشحالی بدون صبر منتظر رسیدن محرم و اجرای این طرح خفن و نو بودیم که بالاخره محرم از راه رسید و مثل همیشه مامان آن لباس سیاه محرمی را حاضر کرد و از اینجا بود که بوی محرم را حس کردم و دوباره خدا را و امام حسین را شکر کردم که دوباره محرم را دیدم و به امام حسین گفتم ممنونم که گذاشتید یک بار دیگر به شما خدمت کنم خلاصه حاضر شدم و رفتم پیش بچه ها ما تصمیم گرفته بودیم با کمک و همراهی پایگاه فاطمیه بیلند این کار را شروع و به پایان برسانیم از نقطه صفر شروع کردیم و این شروع شروع جذاب این ماجرا بود موکب را سیاه پوش کردیم پرچم و کتیبه زدیم عکس شهدا امام و حاج قاسم و... بعد رفتیم سراغ باند و چراغ و محافظ و ... تا اینکه همه چیز جور شد هنوز اولین روز بود و مردم خیلی کمک نکرده بودند روز اول فقط چایی دادیم و چندین سینی حلوا که یکی از بچه های گروه نذر کرده بود. شب اول تمام شد و استقبالی زیاد نشد تا اینکه روز دوم و سوم رسید و با انبوهی از جمعیت روبرو شدیم و به آنان با تمام وجود خدمت کردیم و همینطور پی در پی بانیان زیاد می شدند و انرژی ما بالا و بالاتر می رفت در همین حال نیروی کار هم زیاد می شد و چقدر این راه طرفدار و مشتری دارد واقعاً به امام حسین گفتیم دمت گرم امام حسین... در حین پذیرایی به دختران و بانوان چهره های راضی و راحت را می دیدیم زیرا بانوان راحت بودند و بدون هیچ خجالت و معذبیتی شربت صرف می کردند و می توانستند بنشینند و خستگی در کنند و یا بچه شان را بخوابانند یا شیرش بدهند ما هر روز و هر روز با انرژی تر می شدیم و فعالیتمان را زودتر از قبل یعنی ساعت های 4 شروع می کردیم عت 4 تا 5 کنار هم می نشستیم و صوت کتابی در مورد امام حسین علیه السلام را گوش می دادیم روز چهارم و پنجم و ششم نذورات و کمک ها زیاد شد و باعث شد که ما در کنار شربت و چای دمنوش ساندویچ پنیر و سبزی... بدهیم عاشق موکب شده بودیم روز هفتم و هشتم به خوبی گذشت و توانستیم نوجوانان زیادی را جذب گروه کنیم و تاثیرگذار باشیم تفاوت از روز اول تا روز هشتم را حس می کردیم همه مان روحیه و شخصیتمان تغییری کرده بود پاک شده بودیم آرام شده بودیم و این امام حسین بود که به ما نگاهی کرده بود روز نهم و روز تاسوعا رسید تصمیم گرفتیم کنار موکب نمایشی از حضرت رقیه و حضرت علی اصغر اجرا کنیم تا درک موضوع و حوادث کربلا قابل فهم و درک بیشتر باشد استقبال زیادی شد اما همه ما ناراحت بودیم از اینکه دیگر ده شب موکب در حال اتمام بود تا اینکه همان روز همان روز دهم محرم روز عاشورا تصمیم گرفتیم موکب را تا 15 محرم داشته باشیم و به فعالیتش ادامه بدهیم. با شور بیشتر ادامه دادیم و ادامه دادیم و نهایت استفاده را کردیم و تصمیم گرفتیم هر ساله این کار نو و جذاب را برای راحتی و آسایش بانوان و دختران روستایمان انجام دهیم تا بتوانیم قدمی کوچک در راه امام حسین و فرج امام زمان عجل الله برداریم و زمینه ساز ظهور منجی باشیم.